معنی واقعیت انگلیسى
حل جدول
فکت
لحظه انگلیسى
مومنت
سَبُک انگلیسى
چیپ
لوله انگلیسى
پایپ
فیلسوف انگلیسى
هیوم
تصویر انگلیسى
ایمیج
نمک انگلیسى
سالت
لغت نامه دهخدا
واقعیت. [ق ِ عی ی َ] (ع مص جعلی، اِمص، اِ) حقیقت. || وجود. هستی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(قِ یَّ) (مص جع.) حقیقت، حقیقت داشتن.
فارسی به عربی
فرهنگ واژههای فارسی سره
راستینه، راستینگی
مترادف و متضاد زبان فارسی
حقیقت، صحت، ماهیت، واقع
فرهنگ فارسی هوشیار
وجود هستی، حقیقت، داننده
فارسی به ایتالیایی
realtà
معادل ابجد
758